شدنوشته برشماروزه چوقبل
باشدآن تمرین هابهرت به سهل
گرمریضی یاکه باشی درسفر
بعدایامی کنی درقضاآیدبه سر
هرعمل باشدارادی افضل است
چون به جبرت درکشندآن ابتراست
چون شدی شاهدبه ماه شوروزه دار
شکرحق آری بجانعمت به بار
گوبه سایل بنده ام باشم قریب
من اجابت می کنم دعوش مجیب
خواه ازمن می کنم خوانت جواب
رشدیابی زین طریق آیی به تاب
هستیم ازبوداوشدبرقرار
قدسیانم موجی ازدریاسوار
خالص آن باشدکه ناخالص شوددورازوجود
فتنه باشدامتحن شویدبدی باپای جود
چون طلاباشی بیفتدآتشی اندردرون
کم شودناخالصی خالصی ازاوبرون
آدمی درفتنه هاگردددچاردرزمان ودرمکان
آتشی گرددفتن درمکان ودرزمان
حج پیغمبربه سالی منع گشته فتنه ای
عده راچون نوزده نامیدحق هم فتنه ای
گفت پیغمبرزبیرراتاکجاحب علی دردل بود
گفت زبیرهمچون ولدهایم بدل حبش بود
گفت زمانی تیغ برروی علی خواهی کشید
گفت نیایداینچنین روزی که فتنه درکشید
فتنه باشددرعموم هم نمایددرخصوص
قدسیان آسوده آنکس عاقبت آردخلوص
هرعمل باشدحیاتی درزمان
گرزچشمت دورشدباشدهمان
هرچه کاری دردروآیدبدست
هرچه اوعالی بودیاهرچه پست
گرچه مومن گشته ای بارب خود
پای درصبری بکن باجهدخود
دوستی بادشمنان رابدندان
آنچه باشدبدولایت برشماست
چون ولی گشتندبتوفرمان دهند
تابعی گراین چنین این است بند
گرخداداری قبول ودیگری
کی شوی درارتباط آخرش باشی تهی
گرکه باغیرخودی گشتی رفیق
ترمزت باشدبپاتارهی اندرغریق
گربودحب خدااندردلت
پیروی کن دررهش باشدبرت
قدسیان هرعمل آثاردارددربرش
آن عمل رابرگزین نبودشرش
صبروتقوی بالهای روبه حق
باتوکل می شوی درجندحق
ترس چون ازدل بردغالب شوی
یک شوی غالب به صدلایق شوی
این بشارت هادهدصبروقرار
امرباشدنزدرب روبه اوچابک سوار
چون که افتادی تجارت درربا
جنگ بارب کرده وآتشی کردی بپا
سرعت وسبقت بگیردرکوی حق
هم دهداومغفرت هم بردبرسوی حق
دیدخودراکن فراخ چون بهشتت مثل آن
چون که نورآمدشودظلمت عیان
عاقبت جنت نمایدمتقین
بخل ازخودزن کنارشودریقین
کظم غیظی کن به رفتارت جلا
بس بودشیرین آنکه شدمردوفا
آن یکی کارش ریاخون می مکد
دیگری احسان کندخیری خرد
سرعت وسبقت بگیرددرخرد
آنکه ظلمی می کندبرخودپرد
قدسیان دیدخودراکن فراخ درسوی حق
دستگیرت اوبودچون که باشی پای حق
گردعای مادرمریم نبود
اذن حق برعیسی مریم فزود
شدکلامی امتحن بهربقا
شدبه به آثارش بقا اندربقا
هرچه دیدیم وشنیدیم می شودنوعی اثر
گربوددراذن حق میدهدمریم پسر
بودمریم برپسرهم پدرهم مادری
آیه ای درنزدحق گفت سخن دراین سری
بودعیسی بین ناس درگروهی بوده خاص
دروجیهی نزدحق بین مردم هم به پاس
شدبه تعلیم وبه حکمت هم به تورات وبه انجیل
هم برص رامیبردبین خلق گشته رسول
مرده رازنده کندکورمادرزادبه دید
قدسیان باشدنشان درک یابی پای دید