نبودم هیچ ومعنایم تودادی
تمام زندگی دنیاومافیهاتودادی
مقدرکرده ای روزوشبم را
امانتهای بسیارم تودادی
به هریک بنگرم عجزم سرانجام
توان بیشماربرمن تودادی
خوش است شاکرشوم عمرم سراسر
توانی این چنین راهم تودادی
چرابعضی ببالندخویشتن را
ستایشهای افزونم تودادی
رواباشدکنم خودرافدایی
فذایی گرشوم این هم تودادی
پای خودمجکم نماتاقامتت گرددفراز
پایمردی دررهست هموارگرددرمزوراز
شوبرون ازاندرون تادیده گردی درنظر
می شوی محبوب یاراینست پیک سرفراز
آفتاب عمرمن هرلحظه نزدیکت شود
تومقدرکرده ای تاکی به مقصدمی رسد
ای منورروزمن این لحظه هایت ماندنیست
قدراین لحظه بدان این پیامی خواندنیست
سری که بشکنددستی نوازست
دلی که بشکندچی چاره سازاست
دلم پیوسته دنبال توگردد
توارمرحم شوی این چاره سازاست
سرکویت بنشینم توبیایی تاببینم
انتظارت کشم هردم ای امیدآخرینم
منتظربرسرراهت جان خودسازم فدایت
میشوم محوجمالت زاده خیرالبرینم