سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :62
بازدید دیروز :62
کل بازدید :123372
تعداد کل یاداشته ها : 236
103/7/15
5:55 ص


مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد قدسیان[164]

خبر مایه

یکی صبحی برون شدبهرکاری

به سراوکرده بودافکارناری

لباس ابیضی پوشیده برتن

لباسی چون عرب درپی شکاری

یکی دیگرمهیاکرده ماشین

بدنبال مسافربودآری

قضارااین دویکدیگربدیدند

سرصحبت نمودندبازوکاری

بگرمی دوستانه گفت خاموش

نمااین ضبطماشین رابه باری

که من عزرایلم قصدم به جانت

ستانم جان توبا آه وزاری

درون خودروش بوده سه تن جان

یکی راننده دودیگررزم کاری

بگفتاصاحب خودروبه دیگر

که این گویدستانم جان به زاری

بگفتاصحبت ازجان است وتسلیم

بغیرازمن وتوکس نیست آری

بگفتاصاحب خودروبه نرمی

که تواین شخص نبینی درسواری

بگفتانیست دیگری غیرازمن وتو

چه می گویی که دیگرباشداندراین سواری

شده راننده مات وسخت مشغول

که عزراییل شدهمدم سواری

به فکرچاره بودومات ومبهوت

که کی فارغ شودازاین سواری

به یکباره چراغ شدرنگ قرمز

که شدفرصت غنیمت بهرکاری

به یکباره فکندخودرازماشین

فراری آن چنان گویی که ناری

شدندشادان وخوشحال آن دوازکار

که آسوده شدندصاحب سواری

ترامن این بگفتم گردی هوشیار

شنوازقدسیان مطلب به کاری

وگرنه فوت وفن بسیارباشد

نمایندجیب توخالی به باری

 


90/11/14::: 4:25 ع
نظر()
حجاب