مولامددی مولا آقامددی مولا
ای شمع شبستانم ای روشنی دلها
دلهابتودلداده ای راخت جان من
توسروخرامانی توصبرنمایانی
منهم بتودلداده مولامددی مولا
درروزغدیرخم گفتست نبی ما
هرکس که بوم مولامولاست علی والا
اماصدافسوس وصدحیف نهان کردند
گفتاربوراجانااینگونه بیان کردند
دردیده ودرحلقت شدآتشی بنهفته
چون قدرندانستنداین رنج وعذاب حاصل
آقاتوعظیمی درجودوکرم وبخشش
بنمانظری برمادرروزگرفتاری