غرق این دریاشدم ناجی زغرقابم تویی
دست وپایم بسته شددرقیددیدارآرزویت
دیده راچون واکنم دستم به ابروی توبنداست
بنداین موی کمندمقصدم شدآرزویت
بنداین دستم نمااین دیده رادل هم بکویت
دیده راسوزان نمادراین شبانگه محورویت
تاببینم روی توآرام گیرداین دلم
قدسیان هم آرزوداردکه باشددرسجودت