دلی دادندمرادلدارخواهد
بشوق وصلتش دل یارخواهد
دلم باشددرون سینه ام حبس
دلی که اوبه بنداست یارخواهد
سرمستان بزیرآب بردند
بوقت غرق آب غمخوارخواهد
چوبلبل عاشق گل شددمادم
سربرسوی گل صدبارخواهد
اگرعاشق شودبرشمع جانسوز
بدورش پرزنداویارخواهد
چه گویی قدسیان ازگفته هایت
ترادل بایدت دل یارخواهد