کیست شفیع اندرمقام ابتلا
خیرباشد کاراویاکه شری مبتلا
اوشفاعت می کندازبهرکس
ذونصیب است کاراودرین نفس
گرکه باشدحسن کارواسط خیری شده
می بردبهره زان بانصیبش تاشده
کارخیری گرکنی یاکارشر
حق نگهداری کند آیدثمر
واسط کاری شدن داردثمر
یابه حسن اید یاشودپردردسر
گرکه نفرینی کنی توبرکسی
عایدخودمی کنی برآن رسی
گرکه حسنی می کنی نفس باشددرجلا
گرکه سوعی هم کنی عایدت باشد سوا
گرکنی تاسیس امرباطلی
توشریکی زین عمل گرنباشی فاعلی
شفع باشد جفت ووترهم دریکی
بین کجاباشی توجفت حاصلی ازآن بری
گرکه باشی درسکوت یاکه فرمان می دهی
نیتت باشدجلابهره ازآن می بری
هرکجاقله بوددرکنارش دره ای
هرکجاگردی بقا آن به خودپرورده ای
قدسیان گفتی زشفع درشفاعت کن جلا
صاحب حسنی شوی آن رودسوی خدا