مابرانگیزیم بهرامت رسولی
عبدحق شوزطاغوت بریمینی
بعدظلمی گربه هجرت برخداشی
حسن دنیااجراخری اکبری شی
آنکه صبرش باتوکل برخداگشت
قول اوهم باچوکن پس دریکون گشت
نازلش کردیم بسویت ذکرخودرا
تاکه برمردم بیان برآنچه نازل کرده اورا
می کنندسجده خداراآنچه باشد
درسماودرزمین ازهمه جنبنده باشد
وزملائک مثل دیگرسجده باشدبی تکبر
خوف رب دارندعمل دارنداوامر
گفته حق هرگزنگیرشرک ودوتائی
آلهت باشدیکی گرنگته خواهی
هرچه باشددرسماودرزمینش
ملک اوست ازغیراوخودوارهینش
نیست شمارانعمتی ازغیرباری
چون بلایی هم رسیدسویش شتابی
هرزمان کشف ضرگرددشمارا
فرقه ای شرک آورندهم رب خودرا
این همه نعمت که دادیم بازگردندکافر
درتمتع می شوندآینده خاطر
قدسیان ازچه گویی ازکه گویی
عبدحق باش وزطاغوت برکوهی