درمثل داردکسی انفاق داردنزدحق
درزیادی می کنددرشخصیت کرده شفق
آنکه انفاقی کندازمال خود
منت وزحمت نداردبهرجود
بهردرانفاق برمنفق بود
گرچه دیگربهره بردامانهایت خودبود
بهرخودسازی کنی انفاق کن
چون بدادی خارج ازذهنت بکن
گربه صفوانی بیایدوابلی
شویدآن چیزی که باشدرودلی
گرکه انفاقت بودسطحی اثر
چون بدادی کردی آزاردرثمر
کفرکردی شکرخودبااشتراک
چون نیفتادی برآن اصلی که پاک
وعده ات رامی دهدشیطان به فقر
گرتوانفاقی کنی حق دهداضعافتر
چون زخودگشتی برون انفاق کن
قدسیان شوخالص وبعداوانفاق کن