چندخفتی درزمین ای بنده ام
گنج خودکن برملاپاینده ام
غفلت ازخالق کندویران دل
کن به ترمیمش جهان آباددل
کن نمازت رابپاباجان ودل
قلب خودراکن سلیم آباددل
گرکنی قلبت سلیم آن می خرم
غیرآن کی شدروااندربرم
اززبان افتدبه دل آن پابجاست
دل که بادلدارشدارزش بهاست
قدسیان خالص بشواندرشمار
صددل ارداری یکی کن بهرکار