خالقاگفتی بخوان دستی بدارم بردعا
ازچه گویم ازکه هم نطق من واکن به جا
آفرینش کرده ای برخودکه احسن گفته ای
این منم درپیش توشایدکه این گفتن خطا
گفته ای لاتقنطوا...چشمم به امیدتوشد
گرتوعزم من کنی من بسویت پربها
هرچه گویم وسع من باشدبه امیدتوبند
بندخودراوامکن پشت توحی بقا
لطف توگشت بیشمارصبربراحوال من
قدسیان کمتربگواونمایدچون طلا