من که گویم سخنی وشنوی رازدلم
کرده الطاف چنین صاحب بازاردلم
هستیم دردوجهان یک گذرویک به بقا
رنج حاصل شوداینجاکه دهدان ثمرم
چندروزی سپری گرددوافتدبه ثمر
خوش بودان ثمری یارپسنددبه برم
گفته خیام که خوش باش ومده عمربرباد
این نه انست کزپس دنیاعدمم
دم غنیمت شمرش کوش دراین عمرگذر
تادهدسودترااخروعقبی ثمرم
قدسیان کوش وبروبرسوی یار
چونکه افتدفاصله نیست محنت به برم