رب ماخورده قسم خورشیدوپرتوهای او
ماه آیدبعدآن با پیروی از کوی او
روزباشددرتجلی چون بتابدنوراو
چرخش ارضش شودروزوشبی درکوی او
چون به بالا بنگری بینی سما
چون بپاگشته به هفتی دربنا
این زمین هم مثل اوآمدپدید
هرکدام باشدمقدردرنوید
آسمان و آنچه اوکرده بنا
این زمین و آنچه دارددرخفا
نفس آیددرکمال بعدیش
داده خالق این امانت هستیش
کرده الهام هم فجوروتقویش
جذب و دفع اوشوددرهستیش
چون شوی درتزکیه گردی فلاح
چون بپوشی می شوی اندرتباه
دیده ای قوم ثمودطغیان کرد
اشقیاشدروی کاربیدادکرد
ناقه صالح به آبی امتحن
شد به تکذیبی به عقری درزمن
گرشودظلمی بپااندرزمین
گرسکوتی می کنی باشی به کین
دامنت اعمال گیرد این چنین
قدسیان پرهیز کن ا زخوی کین