گفته پیغمبراست کن صل رحم
گربه نیکان هم نگشته منجزم
شهرهاآبادگرددعمرهاهم درفزون
این چنین رحمی بکن صل درفزون
دیگری گویدبکن محکم که با یک جرعه آب
دست ازآزارکش ازثواب آیدثواب
چون کنی قطع رحم پرهیزبایدهم زتو
لعن قرآن است شتاب وصل زتو
بعدشرک برخداقطع رحم آیدزپی
کن به اصلاحش قوی بهره باشدپی زپی
قدسیان جای قطعش وصل رامرحم شمار
چون شوی اینگونه ای بارهاآیدبه بار
بسته است عهدخدابابنده اش
عبدشیطان چون شوی شرمنده اش
می شوی دورازبرش بااین صفات
روبسوی عهداوباشوق ذات
چون شکستی عهدحق فاسق شدی
چون که فسق آمدتباه ازخودشدی
کیست فاسق درزیان می گردداو
اولش میثاق حق بشکسته او
قطع امرحق کنداین دومین
درزمین دارندفسادخویی عجین
این چنین است درزیان این عمل
درصف خسران شودباکشت ذل
قدسیان گوشت بمن بسپارودل
عبدعهدحق شدن باشد به حل