هرکسی درکرده اش غرق است وبس
جزخداگریارداری این عبث
گاه بازرباشی وگاهی به زور
گربودتزویرکارت کن بدور
گرچه زینت کرده شیطان دربرت
نیت عامل کندخیروشرت
می دردبطن توراچاقوی تیز
گه برش مرحم بودگه شودآن کین نیز
خیرهاباشدبجادررحمتی
رحمت آردرافتی نی زحمتی
آنکه ایمان آوردفتنه برش
تاخبیث ازطیبی آردسرش
آنکه طیب باشداوبارآورد
گرخبیثی جزضررناآورد
قدسیان کن اطاعت ازخداوازرسول
کن منیت رابدوروصبرپیشه درشمول
هرکسی ازحدگذشت طاغوت شد
درعمل گرددنمابانیتی هم جورشد
گاه درعلم آیدوگاهی به زرگاهی بزور
چون زحق گردی جداباشی تودور
قول حق راکن عمل دربهترش
چون توداری اختیارگردی برش
دیده ای آنکس که باپیغمبرش درجاجه شد
گفته هادررب بودنظم دنیاحق بشد
گفت خورشید جهان ازشرق بیرون می شود
گرتوباشی قادرش ازغرب بیرون کن شود
یاکه مثل آنکسی درعبورازقریه شد
ریخته سقفش بزیرصاحبش چون زنده شد
چونکه صدسالی شدی تودرگذر
برحماروبرشرابت کن نظر
همره اوچون شوی موجی اندربحراو
خالق حی است وموت اول وآخرچواو
گرچودریایی نبودموجی کجا
موتهاکی مرده اندحاضربجا
جونکه مادرحدشدیم ودرحصار
آنچه بینیم جزازاوعاجزبدار
گرشویم عامل به حدکافی مرا
کی خداخواهدزمن ازحددرا
گفت چون زنده شودمرده برت
شدسوالی ازیقین گفت کنم قلبم برت
قدسیان این دان انسان عاجزاست
شوبه حدقایل که اوپرعزت است
مومنان داخل به سلم حق شوید
تابع شیطان به هرگامش نشید
گرکه لرزیدی به علمی آشکار
هم عزیزوهم حکیم است کردگار
آیه هابرقوم قبلت داده ایم
کفرنعمت کرده باشنددرلعیم
زینت ظاهرکندگمراهشان
سخره گیرندمومنان رادرکشان
امت واحدبودندمردم همه
اختیارآمدشدنددرتفرقه
چون فرستادیم پیمبربابشیروهم نذیر
بعداودادیم کتابی دست گیر
اختلاف افتاددراتی وبعدعلم
می شودهادی خدادرصراطی مستقیم
هرگروهی خواستارقدرتند
قدسیان کن روبه حق مابقی درزحمتند