گلهای باغ مصطفی پوشیده اندرخت عزا
همراهشان خونین سران پیغام دارندهرمکان
بانوی صبرقافله باصبرخودغوغاکند
بانطق شورانگیزخودرسواکنداین دشمنان
هرصبح غم داردغروب شام سیه مهرآوراست
ظلمت بپایان می رسدبعدطلوع اختران
دوراسارت شدتمام هرعسررایسری بود
خون فاتح میدان شودازصبرزینب جاودان
خون حسین درکربلازینب وفاداری کند
پیروزخنجرحنجراست اندرمصاف دشمنان
ای قدسیان کم کن شتاب این گفته راخاطرسپار
این عمردنیاکوته است برپابدارعقبی برآن
سرخی خون گلوباگرمی خاک بلاشدآشنا
سینه هامی سوزداندرماتم عظمای شاه کربلا
زینب است بانوی صبردنبال جسم بی سرش داردشتاب
قتلگاه راطی نمودشمشیرهارازدکنارفرزندزهرا
جسم بی سرشدعیان فرمودیاخالق بکن قربانی ماراقبول
یوسف زهراحسین خفته بخون بوسم گلوی دلربا
یاحسین برخیزوبین که خیمه گاهت آتش کبری گرفت
کودکان ازخیمه هاسربربیابان درزمین کربلا
راهی صحرای عشق گشته است سالاردین
پرچم احیا دین نصب کرددراین زمین
منشا احیای دین خون حسین درکربلاست
جوشش خون حسین ویرانگرظلم وخطاست
صاحب این پرچم سرخ شهادت حسین درکربلاست
شاهدان لاله گون غلطان دراین رسم بقاست
قطره خون شهیدی برزمین گوهرشود
گوهرذی قیمتی که هرکس آن نتوان خرد
عاشقان چون فدایی ره حق گشته اند
رب توخوب مشتریست جان زجانان می خرد
قدسیان این پرچم سرخ شهادت کن فراز
عامل بیداری دنیاییان با رمزوراز
شب شدوغوغای روززنده دردلهاشده
زینب است سالارجمع درخیمه ای تنهاشده
کودکان رایک به یک پیداازاین صحراکند
خیمه ای آماده میهمانی ازدلهاشده
هرکدام آیندبدل بارغمی دارند
این چه غم باشدنصیب یوسف زهراشده
شب شام غریبان حسین راامشب است
این چه اشکیست سوگوارخون ثارالله شده
پوشدسیه کون ومکان اندرعزای شاه دین
جانهابه کف بنهاده اندزنده شوددین ویقین
هفتادودویاروفی باشندبه صدجان مشتری
تاجان خودسازندفدااندرره سلطان دین
چندبارکرده امتحان این راهیان باوفا
زینب شودخاطریقین اندروفای یاردین
ازخردسال وپیرشان دادندجواب آماده ایم
آماده ایثارجان تادین بماندجاودان
این گفته هاگشته عمل درروزعاشوراثمر
هفتادودویارحسین قربان شدندباشوروشین
ای قدسیان آرام باش اندرعزای شاه دین
اجرانمااحکام دین زنده بدان دین ویقین