درب عفوی بازکردی نام آن توبه شده
غفلت ارمن میکنم دربازگشت آن چون شده
توبه چون توبه نصوح بی بازگشت باشدتمام
مهربانی است ترادادی نشان این ره تمام
خوبیم ده به گاهی هفتصد
بدکنم یک جرم آیدتاابد
یک بدی چربد به ده من چون کنم
باشداین خیره سری چون آن کنم
داده ای خودهم عطاهم خری هفتصدبها
نام هفتصدمی نهی درمضاعف بارها
درمیان مردمان هرکس خرد کم می دهد
خوددهدخودهم خرددربهاافزون دهد
درعدالت حق کس دادن ثواب
درتفضل می دهد آن بی حساب
قدسیان بنشسته ای درسرسفره کریم
گردهی سردررهش می بردباخودکریم