درتصورآیدوآنگه به تصدیقش بکوش
بی تصورگرکنی تصدیق تصدیقی دربیان
هرچه آیددرنظرتصویراوافتدبه ذهن
ذهن خودمعنی کنی تانمایی آن بیان
درچنین حال وزمان بایدچه کرد
درنبردافتاده این دون ودون
درپی اصلاح چان داری کنی
تانمایی پاک پاک این قوم دون
جان بدادی جان عالم شدبپا
تازمین است وزمان ارزی چواون
قدسیان خالق خریدارت بود
جان تو اومی خردبی چندوچون