سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر دوست داری که خداوند دوستت بدارد، به دنیا بی علاقه باش و اگر دوست داری مردم دوستت بدارند، هرگاه از مال دنیا چیزی به دستت افتاد، آن را به سوی آنان بیفکن [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :40
کل بازدید :119099
تعداد کل یاداشته ها : 234
103/2/6
7:23 ص


مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد قدسیان[164]

خبر مایه

آیه هیجده زمرراخوانده ام

یستمعون القول وپس یتبعون احسنه 

قولها رابشنوواحسن گزین

این شده فربه به دیگرممکنه 

چیست قول واستماعش درکدام؟

احسن القولش کدامش ممکنه ؟

فردیت اصل است یاجمعی تمام؟

احسن القول یاکه قولی احسنه؟

قول فرداست استماعان بیشمار؟

یاکه قولهادرفزون واحسن آن دریده ؟

یستمعون القول همه گوشیم به قول؟

یابگوشیم قولهاتابعیم براحسنه؟

احسن القول یعنی تابعیم براحسنش؟

یاهمه تابع شویم آن بگونه احسنه؟

قول باشدمشخص نام اوباشد به وحی

تابع وحیش شویدان بگونه احسنه 

پس بگویندجمع راقولی تمام

تابعش باشدبه بهترممکنه

قول باشد وحی وقران کریم 

فوق عدلش درتبع این حاصله

عدل باشد درتساوی قدسیان

فوق عدلش چاره است این احسنه 

 


  
  

گفته است خالق اداکن این پیام

ده امانت رابه اهلش درمرام 

این امانت رهبری برامت است

خوش بودآن راکه صاحب منظراست 

گرروی این ره شوی حق رارضا 

اهل باشی وپسندی خوش عطا 

نیل مقصودت به حق گشت منطبق 

آفرین برتوکه داری این سبق 

گرامانت رابه اهلش نسپری 

هم شوی مغموم خود هم بر شری 

هم خداوهم پیامبر مؤمنان 

جمله راباشی عذابی درزمان 

هم به فرمان خداچیره شدی 

غافلی ازخودچنین خیره شدی 

گشته ای توازصراطش دوردور 

درخیالت عاشقی اما شرور 

خودنمودی محورو فرمان دهی 

این چنین خودرابه گمراهان بری 

شرک اید درعمل چون این کنی 

بگسلی ازحق ودرباطل روی 

شرک رادرتعاریف گفته اند 

گرببینی ردپای موری درکمند 

هم سیاه وهم شب تاریک را 

گرببینی شرک هم دانی روا 

قدسیان ده امانت رابه اهل 

ورنه حاصل شرک باشد درعمل 

 

 


101/7/29::: 11:4 ص
نظر()
  
  

درهویت بعض مابحران وار

گاه جای حل شویم منحل سوار

گاه مدرن وگاه ازاخلاق دور

گاه باشی درنبردوگاه گردی دوردور

گاه باشی سنتی وگاهی مدرن

بخردی کن تاشوی حامی جون

ریشه داری عمق جان باتفکرکن عیان

شاخه هاگشته فزون کن به اندیشه عیان

محورت باشدچراباچگونه ده جواب

گردداحیااینچنین کن بسویش درشتاب

گفتمان است یابه زورآغشته ای

زنده باشددرجهان آن کنداندیشه ای

فهم هاراچاره کن احسنش راکن جدا

این بودغایت هدف کن به تبلیغش روا

قدسیان هم درره است درره شوروصفا

اوبه احسن می رود دررهی گشته نما 

 

 

 


  
  

دیده ای شب رابه روزاندرشده 

وان دگرروزم به شب بسترشده 

روزهااندرتلاش وجست وخیز 

شب بودآرامشی دراین ستیز 

روزوشب دنبال هم گرددروان 

تابگیری قوت نان وقوت جان

گربگیری شب نشان ظلمت ونابخردی 

روزباشددرجلاوبخردی 

اندک اندک می شود تبدیل هم 

هم شودنابخردی دربخردم 

کفرودین هم اینچنین باشدیقین 

تاشوی توحامی واضداددین 

هرکدامش راگزینی نیت ازجانت بود 

تاشودمرده یقینی زنده درجانت شود

گاه می میرددلت اززندگی 

گاه گرددزنده ازدل مردگی 

می دهدرزقت بجا وبی حساب 

گرکه افتی دررهش گیری ثواب 

مالک ملکت بودتوتی ملکت شود

من یشاازاوبود خیزراه ازتوشود 

هرچه داده گیردش باشدبه حق

توتی وتنزع شود نادی حق 

عزتت باشدبجا گرشوداورهنما 

گرکه توبالی به خود می شوی اندرعزا 

عزت وذلت ازاوست 

اوقدیر است کوی دوست 

قدسیان کردی نواازدل برون 

روبسوی اوبنه گردی چواون

 


  
  

عاشقی رادیده ام دردش شده 

عشق سوزان دردشه باغم شده 

گویدش درمان ندارددرداو 

بینم اورانحله اش باشدچه سو 

ها،دردعشقت خالق یکتابود 

روبسوی اوکنی عالی بود 

چونکه گیری سوی اوتاب وقرار 

اوکنددرمان دردت برقرار

دیده ای راهی بودبی انتها 

کنده ای چاهی زنی درآن صدا 

دردبی درمان نباشددرداو 

اوکنددرمان به کمترگفتگو

روبسویش آروروتاانتها

غصه ات باشدزچی غمدیده ،ها

قدسیان این راه باشدبرقرار 

کن اشاره سویت آیددرکرار


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >