سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترین مردم کسانی اند که از بدترین مسأله ها می پرسند تا دانشمندان را به اشتباه اندازند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :15
بازدید دیروز :20
کل بازدید :118938
تعداد کل یاداشته ها : 234
103/1/30
6:23 ع


مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد قدسیان[164]

خبر مایه

صاحب ایمان گشتی دربقا

مومنی کن تابری آن راسما

درعدالت کوش ودرقسطش روا

کن به قوامش جلاومبتلا

شاهدی گرمی کنی بهرخدا

این چنین شیوه دهددل راصفا

چون شدی اندرعدالت جست وخیز

هرکجادیدی ثمرآن نماباچشم تیز

حق بگوگرباشدآن برضدنفس

والدین واقربین هم زین به پس 

گرغنی است وفقیرحق برملا

چون کنی حق راروااین است دوا

درعدالت کن هوارازیرپا

این که باشدعادلی دراین هوا

گرکه نزدیکت بگردندیاکه دور

عادلی کن تابری سوعی بگور

بین هریک والیش باشدخدا

تونماازحق دفاع تاکنی آن راروا

درعمل اینگونه ای خبرگی باشدروا

قدسیان اینگونه شوتابری سودوعطا

 


102/11/13::: 5:14 ع
نظر()
  
  

چیست زینت انچه رانامندحجاب ؟

زیورآلات است ویااندام ناب؟

زلف وساعدساق سیمین درشمار 

یاکه سبزه اسب واستر پای کار

درزمین است زینت ودراسمان 

هم لباس ومرکب وزیب زنان

حلیه گویندبعض آن درروشنی

زینت وحلیه جداشدزین سری

زیورالاتی اگرزینت شود!

درمغازه زیور ودرنزدزن عریان شود

جای زیورگشته مذموم یاکه زر؟

جای زیورگشته اندامی به بر

حال زیورقبح باشدیابدن؟

حلیه وزینت کدام است به فن؟

گفته زینت گیردرهرمسجدی

آنچه راگویدشودعزسری

بعض گوینداین حلال وان حرام

کی بگفته آن حرام است درمرام؟

آن برای بندگان خارج شده

زینت وهم رزق طیب تاشده 

گویداوباشدبرای مؤمنان

هم به دنیا ،هم به اخری درکیان

آنچه راگویندحرام باشدبه فن

اولش باشدفواحش درظهارودربطن 

اثم باشددیگری بغی غیرالحق شود 

شرک ودیگرگفته ای بی علم شود

قدسیان گفتی دوچندازاین شمار

همچنان درسترباشداخرش هم پای کار

 


  
  

گویمت چندین کلام اندرحجاب 

هم زقران وروایت همچو آب

گاه شمول است آدم وحوابه جد

گاه کننددرحج عریان آن به ضد

یابنی آدم بگیرید زینت خودرابه حق 

نزدهرمسجدکه رفتی  درسبق 

گوییاکردندحرام آن رابه خود

زینت خودکندن وآرزوی کسب سود

گفته است خالق چه کس کرده حرام

زینت حق راکه خودکرده مرام

خارجش کرده برای بنده اش 

هم به دنیاباشدوآخرت خالصترش

آنچه راکرده حرام گویدبه فن

اولش باشدفواحش درظهارودربطن

اثم باشددیگری بغی غیرحق بودازاین سری

شرک بی علت جهل وتهمت آخری

نازک ونرمی سخن گفتن خطاست

درزنان شدنهی قول معروفش بپاست

بی تبرج ساکن خانه شدن

نوع دیگرازحجابست درزمن 

داخل خانه شدن باشدبه اذن

ازپس پرده شنیدن نی به عین

به جلباب گشتن وبی شر شدن

هم به عرف آیندوبی آزارشدن

غض دربصروهم حفظ فروج 

خیرباشدچون چنین کردیم عروج

زینت خودرا به غیرظاهرش

کن نهان ودوردارازاظهرش 

هم خمررابرجیوب افزون نما

تابه حفظ آیدشودحق راروا

این چنین باشی حجابت راحفاظ

قدسیان هم درپی است براین لحاظ 


  
  

کردموسی قوم خودرااین خطاب 

ظلم کردیدنفستان باتخاذعجل باب 

گرکه خواهید ازچنین ظلمی رهید

توبه رابرسوی باری تان برید

بعدآن مشغول قتل نفس خویش 

خیرباشداین چنین کردن به سود

توبه یعنی بازگردی درصراطی مستقیم

 تاکه دلبرخواهدت دلبری بهرش نهیم 

قتل نفس آیابود دیگرکشی؟

یاکه خوی نفس راازعجل تهی ؟

ظلم توازعجل در خویت شده 

چون گرفتی عجل رارب درکویت شده 

چون چنین اندیشه راازدل کنی 

نفس خود راکشته سوی حق روی 

دلبری کردی خداهم دربرت 

این چنین تاب علیکم حاصلت 

اوکه تواب رحیم است بهرما

قدسیان هم آرزومندست بجا 


  
  

طالب ایمان شدن باشدبه قلب 

دین بااکراه ناید درطلب 

جبردرایمان خواهی نیست کمال 

اختیارش راگزین اینست کمال 

عده ای طالب شرکند ب اختیار

حکم درتکوین باشد این قرار 

چون خداانسان راخلقش نمود

اختیارش دادوجبرش درربود

برپیامبرگفته است نیستی وکیل 

هرکه خواهدمومن ومشرک بدیل

کرده روشن این مسیرش رابه خلق 

شاکری خواهد کفوری رابه دلق 

 گرکنی توغیراین نظم رابرهم زدی 

اختیارش راسقط کرده حاصلش بی حاصلی 

جبرراگرمی گزینی فعل رسل باشدچرا 

نظم انسانی همین است اختیارش برملا 

جبرازهرسورود اختیاری درفنا 

لوشاربک خلق باشددرجلا 

چون خداناخواسته اختیارش سدنکن 

جبرباشددرتضاد اختیارش ردنکن 

چون خداخواهدهمه راهی شوند 

آنچه باشداصل اختیاریست درکمند 

سخت گشته اعتراض شرک دین 

گرخدامی خواست جمع می کردمومنین 

فلاتکونن من الجاهلین 

اختیاری سلب گردددرکمین 

معجزه کی می شودسالبی دراختیار 

اشهدی باجبرایداین نباشدافتخار 

عهدمیثاقی شده بعدان گشته خلاف 

اختیاری راگزیده این شده اندرطواف 

اختلاف باشددلیل اختیار 

جبرنایدبکاراختیاراست اختیار 

گرکنی جبری کسی رادین گزین 

این خلاف نظم باشد مجری اش باشدامین 

گرخداخواهدخلق آدم رابه نور 

همچنین می کرد ولیک ناخواست زور

پس نباشدزوروزردرکسب دین 

قدسیان هم درپی است اینگونه بین  

 


  
  
   1   2   3   4   5   >>   >