چون که خلقم بنمودی زوفا
روزیم رابنمودی توعطا
خالق ارض وسمایی به جهان
هرچه جنبنده بودهرچه نهان
این همه گسترش ارض وسمادربرمن
این همه نعمت حق برسرمن
هرچه خواستم عطایم دادی
منتم راننهادی به عطا
پس روانیست کنم سرکشیت
عابدوبنده ام ورهرویت
تاکه خون دررگ ماجاری بود
شکرنعمت بکنم به درگهت
ای خداتوکن قبول این عملم
تاکه آرامش خاطربگیرم به برت